سلام مجدد به همه شما دوستان عزیزم همونطور که در ویدیو های قبلی قول داده بودم در این ویدیو می خوام راز موفقیت شغلی و راز اصلی افرادی که در هر صنعت و بازار هدفی نسبت به بقیه، چه از نظر درآمد چه از نظر جایگاه یک سر و گردن بالاتر هستن رو با شما در میون بذارم. مطمئنم خیلی برای شنیدن این راز بسیار مهم و بسیار ساده انگیزه دارید و خیلی مشتاقید که ببینید این راز چیه. برای اینکه متوجه بشید راز اصلی این افراد چی هست، باید به این شکلی که می بینید توجه کنید، اون دایره بزرگی که کشیدم افرادی هستن که همه به گونه ای به دنبال پیدا کردن یک شغل هستن و دنبال این هستن که بتونن مهارتها و توانمندی هاشون رو به گونه ای به یک منبع درآمد تبدیل کنن. در اون دایره بزرگ یک دایره خیلی کوچیک می بینید که اون دایره افرادی هستن که اونها هم به گونه ای دنبال پیدا کردن شغل هستن اما یک تفاوت بسیار بزرگ با بقیه افراد داخل اون دایره بزرگ دارن که همین تفاوت باعث میشه که اونها به شغل های رویایی و دلخواه و درآمدهای بسیار بالایی برسن اما اکثر افراد دیگه، یعنی افرادی که بیرون این دایره کوچیک هستن همیشه دنبال پیدا کردن شغل باشن، همیشه دردسر داشته باشن، همیشه غرغر کنن که چرا شغل مناسبی ندارن.
اون دایره بزرگ یعنی بیرون اون دایره کوچیک جایی که اکثریت جامعه یعنی حدود نود و پنج درصد افراد جامعه در اون دایره قرار دارن. این نود و پنج درصد یا این اکثریت جامعه افرادی هستن که مهارتهای خیلی خاصی ندارن، افرادی هستن که خودشون رو به یک زندگی معمولی رضایت دادن و افرادی هستن که اصلا دنبال پیدا کردن شغل خیلی رویایی و دلخواهی نبودن و اون پنج درصد یعنی اون دایره کوچیک، افرادی بودن که واقعا می خواستن زندگی کنن و به معنای واقعی کلمه می خواستن زندگی کنن. جیم ران یک جمله خیلی قشنگی داره که میگه، بین زنده بودن و زندگی کردن تفاوت های بسیار زیادی وجود داره، افرادی که بیرون اون دایره کوچیک هستن یعنی اکثریت جامعه یعنی همون نود و پنج درصد جامعه افرادی هستن که بیشتر زنده هستن تا زندگی کنن. اما اون افرادی که در اون دایره کوچیک هستن افرادی هستن که عزت نفس بالایی دارن، افرادی هستن که از درون احساس ارزشمندی می کنن، افرادی هستند که به این اعتقاد دارن که ما انسانها به عنوان اشرف مخلوقات باید بتونیم پتانسیل های درونی خودمون رو آزاد کنیم و در بهترین حالت ممکن از اونها استفاده کنیم و همین طرز فکر اون افراد هست که باعث میشه اونها بتونن به شغل های بسیار پر درآمدی برسن، اونها بتونن به جایگاه اجتماعی بسیار بالایی داشته باشن و حتی خیلی از اونها بتونن کسب و کارهای بسیار سودآوری رو برای خودشون ایجاد کنن ما با این طرز فکر یا همون راز اصلی موفقیت شغلی میگیم عالی بودن.
افرادی که در اون دایره کوچیک قرار دارن افرادی هستن که طرز فکرشون همیشه تو هر کاری تو هر صنعتی، تو هر بازار هدفی هستند سعی کنن جزء دسته عالی ها باشن، این افراد زندگیشون با افراد دیگه که بیرون از اون دایره کوچیک هستن بسیار متفاوته، افرادی که بیرون از اون دایره کوچیک هستن بیشتر اوقات فراغتشون رو پای تلویزیون هستن، سریال های متنوعی می بینن، تو شبکه های اجتماعی مختلفی پرسه می زنن. اما افرادی که در اون دایره کوچیک هستن که همین اوقات فراغتشون رو برنامه ریزی می کنن، هم به تفریحشون می رسن هم با اشتیاق سوزان و با علاقه مطالعه می کنن و سمینارهای مختلف رو شرکت می کنن، روشهای جدید درآمدزایی رو یاد می گیرن و برای خودشون و آینده شون خیلی ارزش قائلند، برای زندگیشون خیلی ارزش قائلند، خودشون رو رها نکردن، همیشه دنبال این هستن که پیشرفت کنن، این افراد میدونن که عامل اصلی شادی یعنی شادی درونی و شادی واقعی چیزی جز پیشرفت نیست. این افراد میدونن که علاوه بر شادی بیرونی که در ماشین و پول و خونه خلاصه میشه ما به شادی درونی که بسیار مهم تر هست نیاز داریم و اون تنها موقعی حاصل میشه که ما احساس کنیم در حال پیشرفت هستیم.
خیلی خلاصه سعی کردم به شما بفهمونم رمز اصلی افراد پیشتاز و افراد پردرآمد در هر شغل و صنعتی چیه. رمز اصلی در تکنیک ها و استراتژی ها نیست به نظر من، رمز اصلی به نظر من در این است و طرز فکری که این افراد دارن. این افراد اونقدر عاشق اون کاری که انجام میدن هستن، اینقدر عاشق رسالت و چشم اندازشون هستن که همواره در جستجوی منابع جدید هستن، همیشه دوست دارن روشهای جدید رو یاد بگیرن. نکته بسیار مهمی که شما باید در نظر بگیرید اینکه اگر شما تصمیم بگیرید که جزو افراد معمولی باشید رقابت بسیار شدیدی رو در انتظار خودتون دارید. چون تعداد اون افراد به مراتب بیشتره، اون افراد خیلی مهارتهایی بالایی ندارن فقط نهایت یک مدرک دانشگاهی رو گرفتن و دلشون به اون مدرک خوش و شما هم اگر تصمیم بگیرید جزو افراد معمولی باشید شما هم مثل اونها هستید و چون افراد معمولی با هم نقاط تمایز مختلفی رو ندارن در نتیجه تعداد خیلی زیاد افراد مشابه رو داریم که مجبورن با همدیگه بجنگن و رقابت های خیلی شدیدی دارن برای پیدا کردن شغل های خیلی معمولی و سطح پایین.
اما برعکس اگر تصمیم بگیرید جزو دسته کوچیک، دسته اقلیت جامعه ، دسته عالی ها باشید، تعداد بسیار کمتره و در نتیجه رقابت هم بسیار کمتره. خلاصه این ویدیو میشه در این جمله نهایی مطرح بشه، پیدا کردن شغل های عالی و پردرآمد آسانتر از پیدا کردن شغل های معمولیه. دوست دارم این جمله رو دوباره تکرار کنم در قرن بیست ویک پیدا کردن شغل های عالی و پردرآمد به مراتب ساده تر از پیدا کردن شغل های معمولیه و در نتیجه با درآمد پایین. علتش هم توضیح دادم، بر میگرده به اینکه افراد خیلی کمی هستن که بیدار هستن و دارن خودشون رو برای این تغییراتی که داره رخ میده آماده می کنن و باز هم انتخاب با شماست که تصمیم بگیرید جزو دسته افراد معمولی باشید یا جزو دسته افراد عالی باشید.
منبع: آکادمی فرجی
دستیابی به آنها امکان پذیر است.
شما قادر به دست یابی به آنها هستید.
شما شایستگی رسیدن به آنها را دارید. امکان، توانایی و شایستگی، سه کلید دست یابی به موفقیت است.
امکان پذیر بودن:
بسیاری از ما، امکان پذیر بودن یک عمل را با صلاحیت داشتن انجام عمل، اشتباه می گیریم و فکر می کنیم وقتی ما واقعا نمی دانیم که چه کاری باید انجام دهیم، پس آن کار امکان پذیر نیست. این درست است که همه ما دارای یک سری از محدودیت های فیزیکی هستیم و معمولا نمی دانیم که این محدودیت ها چه چیزهایی هستند ولی شما نمی توانید یک چیز منفی را ثابت کنید، بنابراین هرگز نمی توانید ثابت کنید که در آن چیز ناتوان هستید و فقط می توانید بگویید که هنوز آنرا به دست نیاورده اید.
در ابتدا، این صحبت مطرح بود که امکان ندارد که یک نفر بتواند یک مایل را در کمتر از چهار دقیقه طی کند. اما پس از آنکه راجر بانیستر در ۶ مه ۱۹۵۴ در آکسفورد این کار را انجام داد، ورزشکاران زیادی در سطح جهان موفق به پیمودن یک مایل در کمتر از ۴ دقیقه شدند و امروز، آن چیز غیرممکن، کاری معمولی به نظر می رسد.
يكي از مهمترين و زيباترين موفقيت ها، موفقيت شغلي است كه آرزو و خواسته بسیاری از افراد جامعه است و براي دستيابي به اين نوع موفقیت اولين قدم انتخاب درست است. اگر در فاصله زمانی اتمام کار قبلی و یافتن شغل جدید به دلیل گزینش شرایط جدید وقفه ای رخ داده است، پس در این مدت استراحت کنید. حتی اگر برای شما مقدور است همراه خانواده به سفر بروید. حال هر روز ما بازتابی از شرایط جامعه، شرایط اقتصادی و حالات روانی خود ما است اما نکته جالب اینجاست که می توان تمام این شرایط را تحت کنترل درآورد و با وجود همه سختی های زندگی از آن لذت برد. مواردی که می تواند موجب کسب موفقیت در کسب و کار ما گردد شامل:
- چیزهایی جدی و جدید را امتحان کنید.
- از ریسک کردن نهراسیده و ترس از شکست خوردن را از خود دور کنید.
- نبض محیط اطراف را در دست بگیرید.
- بلند مدت فکر کنید.
- زندگی را برای خود شاد و مفرح کنید.
گیتس معتقد است كه شایسته ترین راه شاخص نمودن شركت در میان رقیبان و بهترین راه پیش افتادن از دیگران، بهره بردارى كارآمد از «اطلاعات» است و چگونگى و روش گردآوری، مدیریت و كاربرد اطلاعات است كه سرنوشت برد و یا باخت ما را رقم مى زند. به نظر گیتس برندگان آنهایى هستند كه با برپا كردن یك «دستگاه عصبى دیجیتالى سراسری»، جریان اطلاعات را در میان همكاران و مشترك هاى وابسته به خود، ساده و روان می کنند و در سایه آن، به بهینه سازى و یادگیرى پیوسته می پردازند. گیتس جهت دستیابی به موفقیت و آرماش درونی توصیه می کند: به موقع به بستر بروید و استراحت کنید تا با انرژی کافی روز خود را آغاز کنید. لباس مناسبی را از شب قبل حاضر و اتو کنید تا صبح وقت شما صرف پیدا کردن پوشش مناسب برای حضور در این جلسه مهم که قرار است آینده شما را تعیین کند، نشود. پیش از رسیدن به محل مصاحبه مباحثی را که امکان دارد درباره آنها صحبت کنید را در ذهن مرور کرده و سلول های خاکستری مغزتان را از برنامه های کار قبلی خود خالی کنید تا دچار تضاد فکری و اشتباه در ارائه برنامه های جدیدتان نشوید. مسئولیت اولیه انتخاب و شروع كار اين است كه توانایی های خود را برشمارید و با خود متفکرانه بیاندیشید که از انجام دادن چه کاری لذت می برید.
1- حتی رئیس هم باید آستین هایش را برای كار كمی بالا بزند. پس هرگز زیردستان خود را وادار بـه انجام كاری كه خود تا كنون انجام نداده اید یا رغبتی به انجام دادنش ندارید، نکنید. اگر رئیس یا سـردسته گروهی هستید باید خود شما سرمشق و الگوی دیگران باشید، زیرا تحت این شرایط دیگر کسی در انجام كار با شما بحث نخواهد كرد.
2- کمیشـانـس و اقبال، بهتر از كوهی از دانش و خردمندی است. شما هر اندازه که زیرك و باهوش باشید بازهم لحظاتی در زـدگـی وجـود دارند كه باید خودتان را آماده رویارویی بـا آنهـا كنید. ممکن است حتی یك مد خـردمند و دانا نیز پاهایش روی یخ لیز بخورد. پس هیچگاه اهمیت زمان و مكان مناسب برای انجام كارهایتان را دست كم نگیرید.
3- در ازای هر سخنی كه می گویید، اجـازه دهید دشمنان شما نیز (یا رقیبتان) 10 سخن بگویند. هر اندازه كـه شـما بـا سخنان خود اطلاعاتی را برای رقیب یا دشمنتان آشكار و افشا کنید، اوقدرت بیشتری برای ضربه وارد كردن و صدمه زدن به شما را در اختیار خواهد داشت. اجازه دهید رقیب شما نیز سخن بگوید چون داشتن «اطلاعات» قدرت است و آن كه اطـلاعات دارد می تواند ویرانگر باشد. زیرک باشید از اطلاعات او استفاده کنید.
4 - پول نقد، پول نقد است حتی اگر از شكم فیل بیرون بیاید. زمانی كه شما اسكناس در دست دارید هیچ «اما» و «اگر»ی وجود نخواهد داشت زیرا تـنها پول نقد است كه وجود دارد. چك همیشه در معرض برگـشت خـوردن است و كارت اعتباری هـم مختص آدم های زودباور! اما پول نقد همواره پول نقد است.
5- هیچگاه 100% هیچ چیز را برای هیچكس برملا نكنید.اگر دوست دارید میلیونر شوید بهتر است هیچگاه تمام جزئیات برنامه و نقشه خود را برای كسی بازگو نکنید. همیشه چیزی را برای خود نگاه دارید. اگر هم مجبور به افشای آن هستید تنها 75 تا 90 درصد آن را مطرح کنید. مطمئن باشید همان 10% باقیمانده از شما محفاظت خواهد كرد.
6 - هیچوقت هنگام خشم و عصبانیت، تصمیم نگیرید. انسان های باهوش و محتاط خوبمی دانند كه برای درست اندیشیدن به آرامش ذهنی نیاز دارند. زمانی كه عصبانی هستید، از روی خشم و عصبانیت و نـه از روی مـنطق صحبت خواهید كـرد. پس احـسـاسـات و هیـجـانات خـود را كنترل نمایید. این یكی از مهمترین قوانین موفقیت در شغل است. زمانی كه عصبانی هستید تهدیدهایی می كنید كه قادر به عملی كردن آنها نیستید یا تصمیماتی می گیرید كه در آیـنده برای شما پشیمانی خواهند داشت .
7- مرد است و قولش. هرگز نباید زیر ققول خود بزنید. البته بهتر است كه حدالامکان قولی به كسی ندهید اما بعضی ها نمی تـوانند جـلوی خود را بگیرند و قول ندهند. درست زمانی كه طرف مقابل دیگر بـه شما اعتماد نداشته باشد همان لحظه است كه او را از دست خواهید داد.
8- دهان خود را بـسته نگه دارید و اگر مـجبور به دروغ گفتن هستید، ساده و مختصر بگویید! اگر حـرف خـوشـایـند و جـالبـی بـرای گـفتن ندارید پس بهتر است كه اصلاً هیچ چیز نگویید. حتی اگر حرفی برای گفتن داریـد آن را بازگو نـكنید چرا كه سرانجام سبب افشای موضوعی می گردد كه فردی كه از آن مطلع می گـردد، قادر است از آن برای ضربه وارد كردن به شما استفاده نماید.
9- بهترین روش برای جاخالی دادن از تیرهای رقبا آن است كه هیچگاه در تیررس آنان قرار نگیرید. هرگز خود را در موقعیت های دردسر ساز قرار ندهید. هیچوقت با رقیب سرسخت خود در یک محل قرار نگیرید تا او نتواند مستقیماً سر شما را نشانه بگیرد.
برای موفق شدن در کار و شغلی که داریم چه به عنوان کارفرما و یا کارمند ابتدا باید علاقه و انگیزه ی کافی برای کار وجود داشته باشیم. افرادی که با علاقه مشغول به کار می شوند معمولا موفقیت بیشتری کسب می کنند و راحت تر می توانند با چالش های کاری مقابله کنند، بنابراین انگیزه و علاقه لازمه ی موفقیت در کسب و کار است که نظم و ترتیب در کار، تلاش و جدیت ، مقابله با چالش های کاری ، خلاقیت ، تمرکز ، تشویق و ترغیب از 6 عوامل موفقیت در کار می باشد.
منبع: من میتونم
بسیاری از مردم تصور میکنند که برای موفقیت در زندگی به شرایط خاصی (مثل پول، امکانات، پشتوانه و …) نیاز دارند. اما نگاهی به زندگی افراد موفق نشان میدهد که بسیاری از آنها نه پولدار بودهاند و نه ویژگیهای خاصی داشتهاند. آنها فقط راز و رمزهای موفقیت را درک کردهاند و در زندگی به کار بستهاند. آیا میدانید راز موفقیت انسان های بزرگ چیست؟ اگر شما نیز میخواهید در زندگی فرد موفقی باشید، ۷ راز افراد موفق را که در این مطلب آمده است بخوانید و سعی کنید به تدریج تغییراتی در زندگی خود به وجود آورید.
حتما بخوانید: تحلیل روانشناسی موفقیت و ۱۰ توصیه برای موفق شدن
راز اول: پول را هدف اصلی خود قرار نمیدهند
اگر فکر میکنید که هدف اصلی افراد موفق به دست آوردن پول است، سخت در اشتباهید. اگر فقط به خاطر پول کار کنید، هرگز به جایی نخواهید رسید. سعی کنید در کنار هدف اصلی خود، پول را به عنوان یک هدف جانبی از کار سخت و مطالعهی فراوان در نظر بگیرید. افراد موفق همیشه با در نظر گرفتن وضعیت بازار و کسبوکارهای رو به رشد، ایدهای را مطرح و روی آن سرمایهگذاری میکنند.
پزشکی که برای تشخیص راه درمان یک بیمار تلاش میکند، وکیلی که به هر ترفندی متوسل میشود تا در دادگاه برنده شود و مهندسی که با وسواس نقشهای طراحی میکند تا یک ساختمان بینظیر بسازد، همه به یک هدف فکر میکنند. در مسیر موفقیت، هیچ تفاوتی میان این مشاغل پُردرآمد و یک شاعر، موسیقیدان یا هنرمندی که یک تابلوی نقاشی را خلق میکند وجود ندارد. افراد موفق، تا جای ممکن زندگی خود را وقف مالاندوزی نمیکنند.
حتما بخوانید: موفقیت چیست؛ آیا معنای آن را درست درک کردهایم
راز دوم: از طرد شدن نمیترسند
در هر حوزهای از فعالیتهای اقتصادی، همیشه دو مسیر وجود دارد. یکی از این دو مسیر، خطرپذیر است و اگر آن را انتخاب کنید، از دیگران متفاوت خواهید بود. فرض کنید در حوزهی خاصی، میخواهید روی یک رویکرد جدید که از نظر دیگران ریسک زیادی به همراه دارد سرمایهگذاری کنید. بیتردید این اقدام از سوی بسیاری از فعالان آن حوزه، کاری احمقانه خواهد بود. اما اگر به تصمیم خود کاملا ایمان دارید، آن را انجام دهید و از طرد شدن نترسید. البته چنین رویکردی، مزایا و معایب خاص خود را دارد. با این حال، مهم این است که از اقدام خود و کاری که روی آن تمرکز کردهاید راضی هستید.
حتما بخوانید: نگذارید این ترس ها موفقیت شما را تهدید کنند
راز سوم: سختتر از همیشه کار میکنند
تعداد افرادی که حاضرند برای تحقق رؤیاهای خود، هزینه بپردازند و فداکاری کنند انگشتشمار است. اگر کسی از ابتدا به شما بگوید که برای رسیدن به هدفتان دقیقا به چقدر زمان و چه مقدار مطالعه نیاز دارید، احتمالا هرگز آن کار را شروع نخواهید کرد. اما یک فرد موفق که ساعتهای طولانی را صرف پرداختن به کار مورد علاقهاش میکند، این را نه یک موفقیت صرف که در واقع یک تغییر شگرف در شیوهی زندگیاش در نظر میگیرد. به یاد داشته باشید که در راه موفقیت، باید همه چیز حتی اشتباهاتی را که در طول مسیر مرتکب میشوید، بپذیرید و بدانید زمانی که بر موانع راه غلبه میکنید، موفقیت برای شما شیرینتر خواهد بود.
راز چهارم: شکست را به عنوان عاملی برای پیشرفت در نظر میگیرند
افراد موفق نه تنها از شکست و اشتباهات غیرقابلاجتناب در طول مسیر نمیترسند، بلکه به سوی آن نیز میروند! در حالیکه بیشتر افراد از شکست و خجالت ناشی از آن و همچنین متحمل شدن هزینهی زیاد در راه موفقیت میترسند و سعی میکنند که از آن جلوگیری کنند، افراد موفق میدانند که اشتباهات به ما کمک میکنند تا بفهمیم که چه کاری را نباید انجام بدهیم و در مسیر رسیدن به موفقیت به چه تجاربی نیاز داریم. افرادی که هرگز اشتباه نمیکنند، برای شکست آمادگی ندارند و بنابراین اگر روزی با آن مواجه شوند لطمهی شدیدی خواهند دید؛ و چون تجربهی مقابله با شکست را نداشتهاند، اغلب هرگز بهبود نمییابند. شکستهای کوچک که در فواصل کوتاهی از هم اتفاق میافتند سبب میشوند تا خود را بیشتر بررسی کنیم و در نتیجه فردی عاقلتر و محافظهکارتر شویم.
حتما بخوانید: چطور شکست را به پیروزی تبدیل کنیم؟
راز پنجم: صبور هستند چون موفقیت در راه است
در دنیای امروز، همه میخواهند یک شبه به موفقیت برسند. کافیست به رشد روزافزون فضاهای مجازی و رسانههای اجتماعی نگاه کنید. افراد موفق، اغلب یکشبه به موفقیت دست نیافتهاند، بلکه سالها طول کشیده است تا به آن رسیدهاند. تعجبی ندارد که بسیاری از کودکانی که در خانوادههای ثروتمند به دنیا آمدهاند، ستارگان فیلمها و یا برندگان مسابقات شرطبندی، در نهایت کارشان به افسردگی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر میکشد. چون آنها میدانند که زمانی را صرف نکرده و تلاشی نکردهاند تا مستحق آنچه از بخت خوب به آنها رسیده است باشند و بنابراین ارزشی برایشان ندارد. اعتماد به نفس این افراد نیز بسیار پایین است. شادترین افراد کسانی هستند که در طول زمان با تلاش خود به اهدافشان میرسند و در این راه چیزهای زیادی یاد میگیرند و فراز و نشیبهایی را تجربه میکنند که سبب قویتر شدن آنها میشود.
حتما بخوانید: مثبت اندیشی و موفقیت؛ چگونه نگرش خود را تغییر دهیم
راز ششم: هنگامی که به بنبست میرسند مسیر خود را تغییر میدهند
بسیاری از افراد همواره در مسیر خود ثابت میمانند و به جای آنکه ایدههایشان را با تغییراتِ راه وفق بدهند، سعی میکنند از هر گونه تغییری اجتناب کنند و در مسیر ثابتی پیش بروند. اما ثروتمندترین، شادترین و بزرگترین افراد کسانی هستند که جهان را به همان صورتی که هست پذیرفتهاند. آنها از تغییراتی که در مسیر پیش میآید استقبال و از هر فرصتی استفاده میکنند تا شانس تحقق رؤیاهایشان را افزایش بدهند. البته درست است که نباید به طور مداوم تغییر مسیر بدهید یا همه چیز را به طور کامل دگرگون کنید، اما به یاد داشته باشید که انعطافپذیر بودن کلید موفقیت است.
حتما بخوانید: ۱۰ نکته برای دستوپنجه نرم کردن با اتفاقات غیرمنتظره
راز هفتم: نقاط قوت خود را میشناسند و نقطه ضعفهای خود را اصلاح میکنند
هر شخص نقاط قوت و ضعفی دارد و این هیچ ربطی به میزان استعداد شخص یا اینکه تا چه حد سخت کار و مطالعه کرده است ندارد. به یاد داشته باشید که هیچکس کامل نیست. افراد خردمند و عاقل میتوانند نقاط ضعف خود را به سرعت تشخیص بدهند و برای رفع آنها تلاش کنند یا اینکه نقاط ضعف را با نقاط قوت خود جایگزین کنند. بنابراین نباید از اینکه در برخی از مهارتها ضعف دارید خجالت بکشید. اتفاقا نقاط ضعف سبب میشوند تا از نقاط قوت خود بیشتر و بهتر استفاده کنید.
منبع: چطور
به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس به نقل از جام نیوز، در روابط عاشقانه، مثل سایر روابط، چیزهای کوچک و جزئی هستند که اهمیت دارند. همانطور که به زبان آوردن یک کلمه نادرست یا یک نگاه ناجور میتواند یک زوج را هفتهها به قهر بکشاند، رفتارهای جزئی و کماهمیت هم باعث موفقیت و دوام یک رابطه میشوند. یک هدیه کوچک، یک تحسین غیرمنتظره و یک لحظه تماس جسمی میتواند یک رابطه را مستحکمتر کند.
به اعتقاد روانشناسان، این ابراز علاقهها و محبتها خیلی بیشتر از گوش دادن فعال و اعتماد در رابطه اهمیت دارند. تحقیقات مختلف 10 رمز موفقیت شاد، راضی و خوشبخت نگه داشتن زوجها را معرفی کرده است.
1. به همسرتان بگویید دوستش دارید.
با اینکه درست است که عمل کردن بهتر از حرف زدن است اما گاهی اوقات کلمات و حرفها تاثیر به مراتب بیشتر نسبت به اعمال دارند. هر از گاهی احساساتتان را به صورت کلامی نشان دهید. یک "دوستت دارم" ساده میتواند احساسی عالی در همسرتان ایجاد کند و باعث میشود او احساس دوست داشته شدن و امنیت کند.
2. کمی محبت نشان دهید.
رفتارهایی که نشاندهنده صمیمیت جسمی است. گذاشتن دستتان پشت همسرتان، انداختن دستتان روی شانههایش وقتی جلوی تلویزیون نشستهاید، گذاشتن دستتان روی پایش وقتی کنار هم نشستهاید، گرفتن دستهایش موقع راه رفتن، احساسی گرم و صمیمی به همسرتان منتقل میکند و عشق و محبت شما را به او میرساند.
3. همسرتان را تحسین کنید.
همیشه چیزهایی که در همسرتان دوست دارید را به او بگویید. چیزهایی که تحسین میکنید، چیزهایی که در شما ایجاد غرور میکند، تواناییها و نقاط قدرت او. ایجاد یک رابطه عاشقانه فقط مربوط به پیوند درونی نیست، برای به دست آوردن چنین رابطهای باید بتوانید او را تشویق و تحسین کنید و برای رشد و پیشرفت در جریان زندگی حمایتش کنید. به همسرتان کمک کنید از تواناییهای خود در بالاترین حد استفاده کند.
4. خود را تقسیم کنید.
چیزهایی که دوست دارید و دوست ندارید، آرزوها و ترسها، دستاوردها و اشتباهات یا هر چیز دیگر مربوط به خودتان را فقط برای خود نگه ندارید. اگر چیزی برایتان مهم است، آن را با همسرتان تقسیم کنید. از این مهمتر، این تقسیم کردن خودتان باید بیشتر از هر کس دیگر با همسرتان باشد. با اینکه لازم است در هر رابطهای کمی فضای شخصی برای هر دو طرف وجود داشته باشد، اما همسرتان باید همیشه نزدیکترین فرد به شما باشد.
5. هر زمان همسرتان نیاز داشت، حضور داشته باشید.
وقتی همسرتان با یک مشکل مهم در زندگی خود روبهرو می شود، مثل از دست دادن کار خود یا مرگ یکی از عزیزانش، مشخص است که باید چه بکنید. اما در اتفاقات جزئی زندگی هم خیلی مهم است که همیشه برای او حضور داشته باشد. مثل یک مشاجره کوچک در محلکار، یک اشتباه کاری و . باید به حرفهای او گوش دهید، با او درد و دل کنید و بتوانید آرامش را دوباره به همسرتان برگردانید.
6. هدیه بدهید.
از فرصتها برای دادن هدایای مادی استفاده کنید. یک کتاب خوب، یک دسر خوشمزه، یک تکه طلا یا جواهر یا لباس، هر چیز کوچک یا بزرگی که به او نشان دهد به فکرش هستید. یک یادداشت عاشقانه برای او بگذارید یا یک پیامک عاشقانه بفرستید. این کارها به همسرتان نشان میدهد همیشه به یادش هستید و دوستش دارید.
7. به نیازها و کمبودهای همسرتان با سخاوت جواب دهید.
یکی از بزرگترین قاتلان روابط، انتظارات غیرمنطقی است. شما با یک انسان ازدواج کردهاید نه یک ربات، انسانی که سرشار از اشتباه و نقص است. اینها خصوصیات او هستند نه اشکالات او. باید یاد بگیرید خصوصیات و ویژگیهای همسرتان را بشناسید و تحسین کنید. باید او را همانطور که هست بپذیرید. ازآنجاکه ضعفهای ما در مرکز عمیقترین ناامنیهای ماست، به هیچ عنوان سعی نکنید اشتباهات و اشکالات او را برجستهتر از آنچه که هست نشان دهید.
8. "زمان تنهایی" را یکی از اولویتها قرار دهید.
هر چقدر هم هر دو شما زندگیهای پرمشغلهای داشته باشید، حتماً حداقل یک یا شب در هفته را تنها با هم بگذرانید. تجربههای تازه با هم داشته باشید، از خاطراتتان برای هم بگویید و از بودن با هم لذت ببرید.
9. هیچ چیز را دستکم نگیرید.
هر روز بخاطر وجود همسرتان و هزاران خوشی که با خود به زندگیتان آورده است، قدردانی و شکرگزاری کنید. به خاطر داشته باشید که اگر در رابطهتان شاد و خوشبخت هستید، مطمئناً همسرتان روزی هزاران کار انجام میدهد که رابطهتان پابرجا بماند. هیچوقت این را دستکم نگیرید.
10. به دنبال برابری باشید.
حتماً از قانون طلایی رابطه پیروی کنید: با همسرتان همانطور رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود. کارها و مسئولیتها را بین خودتان تقسیم کنید و انتظار چیزهای غیرمنطقی نداشته باشید که خودتان حاضر به دادن آنها نیستید.
منبع: فارس نیوز
برداشتهای نادرست دربارهی موفقیت، ما را دچار اشتباهات زیادی میکند. واقعا موفقیت چیست؟
در دنیای مادی امروز، ما به «شادی» حاصل از کسب عنوانها و بهدست آوردن اشیا عادت کردهایم. شاید شما هم لذت ناشی از آیفون جدید، یا یک ماشین نو را تجربه کرده باشید. برخورداری از چنین چیزهایی لزوما بد نیست اما در توضیح «چرایی» اشتیاق انسان برای چنین چیزهایی، تفسیرهای اشتباه کم نیستند.
حقیقت این است که موفقیت در هیچ یک از ابعاد زندگی، مانا و پایدار نیست! بوی خوش ماشین نو پس از مدتی از بین میرود، گوشی نو دیر یا زود با یک گوشی پیشرفتهتر، پرزرقوبرقتر و سبکتر جایگزین میشود، فردی جوانتر، قویتر یا باهوشتر سرانجام رکوردهای شما را میشکند!
این مقاله را بخوانید تا ببینید معنای موفقیت چیست.
در دورهای که مدام به دنبال جلو زدن از خودم بودم، اشتباه بزرگم این بود که درک درستی از موفقیت نداشتم. تلویزیون و رسانههای جمعی با قدرت فریاد میزدند که موفقیت یعنی ماشین نو، ارتقای شغلی، هیکل خوشترکیب و… من هم آن را باور کرده بودم. در نتیجهی چنین باوری دچار ناامیدی، رنجش و حسادت شدم زیرا همیشه احساس میکردم از دیگران عقب هستم.
هنگامی که متوجهی این رفتار ناخودآگاهم شدم، به این نتیجه رسیدم که چنین رویکردی بیثمر است. اگر به دنبال کردن این نشانههای غلط شادی و موفقیت ادامه میدادم، سرانجام در چرخهای بیهدف گرفتار میشدم.
اکنون صادقانه باور دارم که زندگی یعنی حرکت به جلو و تلاش برای بهتر شدن، نه درجا زدن و یکی کردن خط شروع و پایان!
حتما بخوانید: ۹ نشانه که میگویند شما آدم موفقی هستید، حتی اگر خودتان باور ندارید
موفقیت چیست: تعریف دوباره
برای رسیدن به زندگی دلخواهتان باید تعریفتان را از موفقیت بر مبنای خواستههایتان (و نه آنچه رسانهها یا پدر و مادرتان به شما دیکته میکنند)، مشخص کنید. شما باید خودتان را در اولویت قرار دهید، این زندگی شماست و تعریف «شما» از موفقیت است که اهمیت دارد.
از خود بپرسید: موفقیت چیست؟
من با چیزهای کوچک شروع میکنم اما در عین حال خودم را ارزان نمیم! بهعنوان یک نویسنده، هر روزی که بتوانم چیزی بنویسم با حسی از موفقیت همراه است. ممکن است یک متن ۱۰۰۰ کلمهای مزخرف بنویسم اما به هر حال خوشحالم آنچه را که از یک نویسنده انتظار میرود انجام دادهام. خودم را بهخاطر اینکه یک شاهکار ننوشتهام سرزنش نمیکنم. چون نوشتن یک شاهکار را بهعنوان هدف موفقیت خودم تعریف نکردهام و این جزو انتظارات من از خودم نبود.
به علاوه، این انتظار حتی واقعبینانه هم نیست!
در نگاه شما موفقیت یعنی چه؟ اینکه هر روز پس از بیدار شدن به باشگاه بروید؟ انجام فهرستی از کارها که روز پیش تهیه کردهاید؟ هدف از تعریف موفقیت از نگاه خودتان این است که بر پایهی انتظارات خودتان و شرایط موجود زندگی کنید. وقت و انرژیتان را صرف کارهایی کنید که باعث خشنودیتان، احساس پیشرفت، کمال و خدمترسانی میشود.
چطور به آن برسم؟
اگر کاری خوشحالتان میکنند و باعث میشود مهارتها و نیرویتان برای آن را به کار بگیرید، احتمالا باید هر روز زندگیتان را صرف آن کنید. ماشین و گوشی نو لذتهای زودگذر هستند و دوام چندانی ندارند.
پس از اینکه معنی موفقیت در زندگی برایتان روشن شد، تنها راه ممکن برای رسیدن به آن تلاش و حرکت گام به گامِ رو به جلو برای رسیدن به اهدافتان است. باید دست از تلاش همیشگی برای جلب خشنودی دیگران بردارید، تنها در این صورت است که امکان لذت بردن را از کارهایی که میکنید (یا خواهید کرد) پیدا میکنید.
پس همین الان بنشینید و موفقیت را از نگاه خودتان تعریف کنید (اگر لازم است روی کاغذ بنویسید). برای خودتان هم اهداف کوتاهمدت و هم اهداف بلندمدت در نظر بگیرید. اهداف کوتاهمدت من شامل نوشتن روزانه، انجام وظایف روزمره و خدمت کردن به دیگران است. اهداف بلندمدت میتواند شامل تمام کردن کتابم، تقویت ارتباط با خوانندگان وبلاگم و کمک به دیگران برای رسیدن به موفقیت در گذر زمان باشد.
تنها برای رسیدن به هدف پایانی تلاش نکنید؛ برای موفقیتِ امروزتان تلاش کنید، خواهید دید که تلاشتان شما را به هدف اصلیتان نزدیک و نزدیکتر میکند.
حتما بخوانید: چگونه پولدار شویم؛ ۱۶ راه پولدار شدن که باید بدانید
دستدست نکنید
رهایی از سنگینی تعریف غالب و دیکتهشدهی موفقیت، فرصت گرانبهایی برای تعریف زندگی مطابق با خواستههایتان است. شما یاد میگیرید پیگیر مسائل بیاهمیت (که زمانی گمان میکردید مهماند) نباشید و در مقابل بر کارهایی تمرکز کنید که به جای تعلل و طفره رفتن، شما را به سمت حرکت و پیشرفت هدایت میکنند.
حتما بخوانید: خوشبختی چیست؛ معنای خوشبختی از نگاه علم
صبور باشید
احساسات بیثمر و بیفایدهای مانند خشم، حسادت و رنجش جایی در تلاشهای مستمر و قابلیتهایتان برای رسیدن به موفقیت ندارند.
هرچه برای بهتر شدن نسبت به دیروز مشتاقتر باشید، به خاطر پیشرفتهایتان بیشتر احساس موفقیت میکنید. هنگامی که برای پیشرفت و به پایان رساندن کاری سرسختانه تلاش میکنید، در بند بند وجودتان حس لذتبخش موفقیت را احساس میکنید؛ هر زمان که به گذشته و نقطهی شروعتان نگاه میکنید و متوجه خیزهایی که برای رسیدن به جایگاه کنونیتان برداشتهاید میشوید، موفقیت را حس میکنید.
تنها هنگامی که معنای موفقیت برایتان آشکار شود میتوانید برای دستیابی به آن بهطور پیوسته و بر پایهی خواستهها و انتظاراتتان قدم بردارید.
برای شروع زندگی بر چنین مبنایی وقت را تلف نکنید! همین امروز شروع کنید. در واقع باید از همین امروز شروع کنید زیرا روزی که به خاطر دیگران و مطابق با انتظاراتی که خواستههای شما نیستند سپری شود، در حقیقت متعلق به شما نیست
منبع: چطور
حتما شما هم مصاحبه کاری را تجربه کردهاید و یا در شرف ورود به بازار کار هستید و بهزودی آن را تجربه خواهید کرد. مصاحبه کاری موفق، بیشباهت به جلسات خواستگاری و دیدارهای اولیه نیست. اگر استرس و بلاتکلیفیاش بیشتر نباشد، کمتر هم نخواهد بود. در واقع موقعیتی را تجربه میکنید که باید خودتان را اثبات کنید، بهنحوی که از نگاه مصاحبهکنندگان، پسندیده بهنظر بیایید. مصاحبه کاری موفق، حس و حال خیلی خوبی به فرد میدهد. احساس پیروزی و مورد قبول واقع شدن بسیار شیرین است. مصاحبه کاری موفق، به شکل ضمنی این نوید را به شما میدهد که توانا هستید و مورد پذیرش عدهای قرار گرفتهاید. خب چه چیزی از این بهتر. برای مصاحبه کاری موفق، لزومی ندارد حتما رزومه ای بلند بالا از موفقیتهای ریز و درشت داشته باشید. رعایت نکاتی در بیان کلمات، نحوهی معرفی و … میتواند به شما کمک کند تا تأثیرگذار باشید. در ادامه با ما همراه باشید تا فوتوفنهای مصاحبه کاری موفق را با هم بررسی کنیم.
حتما بخوانید: نحوه نوشتن رزومه کاری؛ نکاتی که شما را به شغل رویاییتان میرساند
۱. فرصتطلب و خودخواه نباشید
وقتی برای مصاحبه کاری وارد شرکتی میشوید، بهجای اینکه بگویید «من شنیدهام شرکت شما برای کار کردن جای خیلی خوبی است»، بهتر است ویژگیهای خود برای موقعیت شغلی اعلام شده را شرح دهید. در غیر این صورت ممکن است فردی فرصتطلب و خودخواه جلوه کنید. به بیان دیگر، یعنی کسی که در صورت مشاهدهی سود و منفعت بیشتر حاضر است شرکت را ترک کند. این رفتار اصلا وجههی خوبی نخواهد داشت. شما باید ویژگیها و تواناییهای خود را شرح بدهید و دقیقا بدانید که هدفتان از استخدام در آن شرکت چیست؟ باید نشان بدهید که دقیقا مناسب آن جایگاه شغلی هستید، در عین حال که بهاندازهی کافی علاقه به رشد و پیشرفت در پُست پیشنهادی را دارید. وقتی شرکتها قصد دارند نیروی جدیدی را جذب کنند در حقیقت به دنبال کسی هستند که جایگاه خالی مورد نظر را پُر کند نه آنچه شما میخواهید.
حتما بخوانید: در مصاحبه شغلی چه بگوییم؟
۲. دقیق توضیح بدهید
در مصاحبه کاری، مصاحبهکنندگان معمولا از افراد میخواهند که کمی بیشتر دربارهی خودشان صحبت کنند یا در برخی موارد میپرسند: «چه خبر؟ از حال و احوالتان بگویید» در چنین مواردی هیچکس نمیخواهد در مورد روحیه و وضع روزگار شما اطلاعات کسب کند. منظور از این پرسش، محک زدن شما برای کسب موقعیت شغلی است. پس با بیان وضعیت آبوهوا و اوضاع زمانه حرفتان را شروع نکنید. در پاسخ به این پرسش باید دربارهی خودتان توضیحات بیشتری ارائه بدهید. سعی کنید از آنچه در رزومه نوشتهاید، پا را فراتر بگذارید چون طبیعتا آنچه در رزومه نوشته شده است حداقل دو بار توسط مصاحبهکننده مورد مطالعه قرار گرفته است. پس سعی کنید با عباراتی جذاب و جدید به شرح جالبی از تواناییها، علایق و سابقهی خود بپردازید. دقیق سخن بگویید و با جملات مناسب و کلام تأثیرگذار، مصاحبه کاری موفق و خوبی را پشت سر بگذارید.
۳. قبل از مصاحبه تحقیق کنید
بدون اطلاعات و آمادگی قبلی در جلسهی مصاحبه شرکت نکنید. وقتی برای مصاحبه کاری به جایی میروید، قبل از جلسه سعی کنید اطلاعات مربوط به آن شرکت را پیدا کنید. درباره فعالیتها، بیانیه مأموریت، چشمانداز و … اطلاعاتی کسب کنید و با دست پُر در مصاحبه حاضر شوید، مثلا از موقعیتی که قرار است در آن استخدام شوید، افرادی که در آن شرکت مشغول بهکار هستند و مدیری که قرار است با او کار کنید، اطلاعات بهدست آورید. در غیر این صورت بیمسئولیت بهنظر خواهید رسید و آنها از کسی که به خود زحمت جستوجوکردن در فضای وب را هم نمیدهد، خوششان نخواهد آمد و یقینا مصاحبه کاری موفقی نخواهید داشت.
۴. هوشمندانه سؤال کنید
معمولا در پایان مصاحبه کاری، از شما میخواهند که سؤالات خود را از شرکت بپرسید. این موقعیت، زمان فوقالعادهای برای نشان دادن هوشمندی شماست. به هیچوجه نگویید: «ممنون، سؤالی ندارم» یا سؤالات کلی و بیربط نپرسید. با علم به اینکه چنین سؤالی از شما پرسیده میشود، قبل از اینکه وارد مصاحبه کاری بشوید، خود را آماده کنید. مثلا بگویید در ۶ ماه آینده جایگاه شغلی مورد نظر چه چشماندازی خواهد داشت؟ سؤالات احمقانه و کلی نپرسید. اصلا و به هیچوجه نگویید شرکت به دنبال چه ویژگیهایی در نیروی کار است. این سؤال مناسب نیست و شما در جایگاهی نیستید که آن را مطرح کنید.
حتما بخوانید: چطور رئیس آیندهمان را در مصاحبه کاری بشناسیم؟
۵. ایده و نظر بدهید
اگر میخواهید مصاحبه کاری موفق و تأثیرگذاری داشته باشید، باید خود را پویا، خلاق و توانا در حل مسئله نشان بدهید. مثلا با آگاهی از زمینهی کاری، فعالیت و جایگاه شرکت، ایده و نظراتی را که برای بهبود وضعیت به ذهنتان میرسد، مطرح کنید. حواستان باشد علاوه بر اینکه انتقاد شما باید سازنده باشد میبایست راه حلی هم برای رفع آن ارائه دهید، وگرنه قطعا نقد بدون ایدهای برای بهبود، فایدهای نخواهد داشت. چون با این کار علاوه بر اینکه نیرویی مفید و ایدهپرداز بهنظر میرسید، حسن نیت خود برای رفع مشکلات را هم ثابت کردهاید. یعنی نشان میدهید که نیروی باانگیزه و مؤثری هستید.
حتما بخوانید: نمونه سوالات روانشناسی در مصاحبه استخدامی؛ خودتان را برای این سوالات آماده کنید
۶. منفعل نباشید
واقعیت این است که کار کردن بخش بزرگی از زندگی افراد را در برمیگیرد بنابراین انفعال و منتظر ماندن برای پاسخ از طرف کارفرما، تا حد زیادی میتواند زندگی شما را تحت تأثیر قرار بدهد و انگیزه رشد و پیشرفت را از شما بگیرد. وقتی وارد مصاحبه کاری میشوید، منفعل نباشید. این جلسات مانند جادهای دوطرفه هستند. همانقدر که شرکت حق دارد از شما سؤال کند، شما هم حق دارید دربارهی آنها بدانید. سعی کنید سؤالات منطقی و درستی دربارهی چشمانداز، همکاران و محیط کار بپرسید. این اطلاعات، دیدگاه مناسبی در مورد شغل به شما ارائه میدهند. مصاحبه کاری موفق یعنی مصاحبهای که شما قادر خواهید بود آیندهی شغلیتان را تصور کنید و به شما اجازهی تصمیمگیری درست میدهد.
۷. مؤدب و موجه باشید
همه میدانیم و باور داریم که دروغگویی کار خوبی نیست. در بیشتر موارد دست فرد دروغگو، رو خواهد شد. از قدیم گفتهاند ماه پشت ابر نمیماند، بنابراین خود را به زحمت نیندازید و از دروغ گفتن پرهیز کنید. در هنگام نگارش رزومه، در مورد تواناییهای خود غلو نکنید. در مصاحبه کاری، موجه و مؤدب باشید. وسط حرف دیگران نپرید و با آرامی و متانت صحبت کنید. ادب مانند آهنربایی است که همه را بهسمت خود جلب میکند. اگر میخواهید مصاحبه کاری موفق و پیروزمندانهای داشته باشید، سر وقت حاضر شوید، صادقانه رفتار کنید و از معجزهی لبخند هم غافل نشوید.
منبع : چطور
یکی از مسائل مهم در موفقیت داوطلبان کنکوری نقش پدر و مادر هاست. همکارى و همراهى پدر و مادرها با فرزند کنکوری شان در در س خواندن و آمادگی داوطلبان کنکوری بسیار مهم است. والدین علاوه بر فراهم آوردن شرایط مناسب زندگی برای استراحت و درس خواندن ، باید محیطی امن و آرام برای فرزندان کنکوری خود ایجاد کنند تا آن ها بتوانند با آرامش و تمرکز بیشتری، توانمندی های خود را اثبات کنند .ایجاد فضای مناسب در خانه به ویژه در دوران جمع بندی باعث ارامش فرزندان و بالا رفتن تمرکز آن ها در درس خواندن و انجام جمع بندی دروس به روش سه روز یک بار است. یکی از مهمترین کارهایی که والدین در هر سطح علمی و موقعیت اجتماعی می توانند برای فرزند خود انجام دهند همراهی و همدلی با فرزندشان است. در واقع والدین نیز همراه با فرزندشان کنکور دارند و باید تلاش خود را برای کسب یک موفقیت خانوادگی و رسیدن به نتیجه را انجام دهند. بنابراین:
1-محیط مناسبی را در خانه فراهم آورید. رفت و آمد به خانه، مکالمه های تلفنی، رفتن به مهمانی یا آمدن مهمان به خانه، سر و صدا، برنامه های تلویزیونی، مسافرت ها و تفریحات خانوادگی را کنار بگذارید و این تفریحات را در زمان های استراحت فرزندتان قرار دهید تا او نیز همراه شما باشد. بدون رو دربایستی به فامیل های خود برنامه کنکور خود و فرزندتان را شرح دهید. از مطرح کردن موضوعات بحث برانگیز و یا بیان مشکلات انوادگی خودداری کنید. برنامه خود را با برنامه درسی فرزندتان هماهنگ کنید. همانطور که فرزند شما برنامه درسی خود را با برنامه درسی مدرسه هماهنگ می کند.
2-با فرزند خود گفتگو کنید. فرزند شما به وقت شما بیشتر از پولتان نیاز دارد.
3-هر گز فرزند خود را با دیگران مقایسه نکنید. توجه کنید که روش و میزان مطالعه، میزان یادگیرى، نحوه برنامه ریزى و خصوصیات هر داوطلیی با دیگری فرق دارد. اورا با خودش مقایسه کنید و وضعیت درسی و پیشرفت درسی او را در زمان های مختلف بررسی کنید و تلاش با ارزش او را ببینید.
4-انتظارات خود را از فرزندتان متعادل کنید و آرزوهای خود را به عنوان هدف برای فرزندتان مشخص نکنید بلکه با او همفکری و گفتگو نمایید.
5-به فرزند خود استرس و نگرانی وارد نکنید و زمان مطالعه او را مدام یاداوری نکنید.
6-از برنامه درسی فرزند خود مطلع باشید و او را همراهی کنید.
7-نقاط قوت فرزند خود را بشناسید و به او یاد آوری کنید.در درس خواندن به او کمک کنید. یادتان باشد که والدین در هر سطح تحصیلی که باشند می توانند در درس خواندن به فرزند خود به روش های مختلف کمک کنند. شما فرزند خود را بهتر از هركس ديگري مي شناسيد و تجربه، خود يك نوع تخصص است.
8-اخبار کنکور و مقالات مرتبط با کنکور را دنبال کنید و در مورد آن ها در زمان استراحت فرزندتان با آنها گفتگو کنید تا باعث آرامش و قوت قلب فرزندتان شود و بفهمد که شما در طول این مسیر همواره در کنارش بوده اید.
9-به او اعتماد کنید ولی او را تنها نگذارید.
والدین عزیز باید بدانند که در این ماه پایانی و روزهای باقی مانده تا کنکور بیش از هر موقع دیگری در موفقیت فرزندشان نقش دارند. موفقیت در کنکور یک موفقیت خانوادگی است و نیاز به تلاش همه اعضای خانواده دارد و اولیا نقش پر رنگی در این موفقیت خواهند داشت.
منبع: کانون
عناوین اصلی که رفتارهای شما را تحت تاثیر قرار می دهند:
درباره این سایت